نام کاربری یا نشانی ایمیل
رمز عبور
مرا به خاطر بسپار
در همه جای دنیا چهره های معروف و محبوب در حوزههای مختلف تافتههای جدا بافته از جامعه هستند و شخصیتها و کاراکترهای محبوب جامعه در گونههای مختلف از سینما و ورزش گرفته تا سیاست و غیره با عامه مردم در فاصله هستند.
این فاصله در مدل زندگی ، رفتارها و حتی برخوردهای اجتماعی نیز محسوس است و همین مسئله کمک میکند تا جامعه آنها را به عنوان استارها دست نیافتنی حس کند و این سبک زندگی در بالا رفتن میزان محبوبیت این افراد نیز موثر است.
دست نیافتنی شدن ستارههای سینمایی، ورزشی و غیره عاملی است تا آنها بتوانند با حضور در فرصتهای تبلیغاتی به درآمدهای هنگفتی برسند و طبیعی است که کمپانیهای مختلف نیز در این مسیر آماده پرداخت دستمزدهای گران قیمت به نفع فاصله گرفتن از دیگر رقبای خود به آنها هستند با این فرمول که آنها را به نفع برند خود رونمایی و به مردم نزدیک می کنند.
فراموش نکنیم که چهرههای محبوب سرمایه اصلیشان را از اعتبار و محبوبیت میان مردم و مخاطبانشان به دست میآورند در واقع جدا از موفقیتهای حرفهای که در رشتههای ورزشی به قهرمانی ها مرتبط است و در رشته های هنری به جوایز این عرصه در جشنواره ها،علاقه مردم به آنها نیز بزرگترین و مهمترین فرصتی است که می تواند برای آنها به جز وجه اجتماعی ،درآمدزایی مفصلی نیز به همراه داشته باشد.
در حقیقت میتوان گفت جدا از استعداد و تواناییهای این افراد در حوزههای مختلف بخش عمدهای از جایگاه شان را مستقیماً با ارتباطی که در جان و قلب مخاطبشان دارند به دست آورده اند.
وقتی که حضور یا عدم حضور یک قهرمان ورزشی در یک تیم میتواند شرایط جامعهای را تحت الشعاع قرار دهد و عامل آسیب به برخی از افراد مرتبط با آنها شود کاملاً میشود به این نکته استناد کرد که چهرههای محبوب ورزشی و سینمایی میتوانند برای حکومتها فرصتی باشند تا به واسطه آنها کلام و درخواست آنها را به گوش مردمان حتی برساند.
با این مقدمه طولانی به موضوع وضعیت اقتصادی جامعه و فاصله درآمد افراد متوسط و آحاد جامعه با سلبریتی ها می رسیم که امروزه تفاوت هایی نجومی در آن محسوس است.
ماهی دو تا سه میلیارد تومان دستمزد در مقابل هواداری که ماهی هشت تا ده میلیون تومان درآمد دارد ولی در طول دوران نقل و انتقالات حتی جلوی درب باشگاه انتظار می کشد و در طول سال بلیت های دویست سیصد هزارتومانی و بیشتر می خرد تا تو را در استادیوم تشویق کند می تواند تاریخ مصرف داشته باشد و کم کم این سوال را در ذهن مخاطب ایجاد کند که چرا؟
بازیگری که برای یک پروژه دستمزد میلیاردی می گیرد کم کم محبوبیت خودش را در میان قشر متوسط جامعه که هشت شان در امرار معاش گروی نه است از دست می دهد و…
فاصله طبقاتی هم اندازه دارد و این فاصله بعید در مسیر روزگار کار را به جایی می رساند که مردم عادی جامعه این حس را د جدیتر میبینند که چرا باید طرفدار افرادی باشیم که زندگیشان در رفاه بیش از ۱۰۰ درصدی است و ما هر روزمان را به سختی سپری میکنیم.
اگرچه این فاصله طبقاتی در تمام دنیا وجود دارد اما در کشور ما مشخصاً فاصله طرفداران سلبریتیها با سلبریتیها به قدری زیاد است که نمیتوان آن را با هیچ کجای دنیا مقایسه کرد در روزگاری که دستمزد عجیب و غریب استارهای سینما و دیگر اعضای خانواده سینما نیز قابل مقایسه نیست طبیعی است که کم کم فاصله بین افراد یک جامعه به قدری زیاد شود که عملاً طرفداری از ستارههای سینما و ورزش هم فراموش شود.
تحقیقات و بررسیها نشان میدهد در فصل جدید فوتبال که دستمزد بعضی از بازیکنان فوتبال رسانهای شد و عدد و رقم آن با زندگی عادی مردم مقایسه شد کمی این خشم بالا گرفت که چرا باید یک فوتبالیست برای یک فصل فوتبال باید اینچنین دستمزدی طلب کند.
به نظر شما این دستمزدها برای بازیکنان فوتبال منطقی است؟
برخی از کارشناسان معتقد هستند دستمزدهای فوتبالی برای فوتبالیستی که عمر ورزشیاش بعد از چند سال رو به اتمام است منطقی است چرا که باید با آن تمام زندگیش را سپری کند.
و برخی هم معتقد هستند این دستمزد باید با میزان درآمد دیگر آحاد جامعه نیز تناسب داشته باشد.
در پایان باید گفت بسیاری از طرفداران چهرههای نامدار ورزشی در هفتههای گذشته با شنیدن دستمزدهای ۲۰ و ۳۰ میلیارد تومنی برای یک سال فوتبالیستها به فکر فرو رفتند که آیا ما باید طرفداران پروپا قرص این افراد باشیم و آنها بدون توجه به علاقه و آرامش ما به راحتی تیمشان را تغییر بدهند و تنها برای کسب درآمد هنگفت روی روح و روان و علاقه طرفداران فوتبال پای بگذارند در حالی که تمام داشتههایشان را امروز از همین طرفداری ها و شعارهای استادیومی دارند.
انتهای پیام//
در اینفوگرافی زیر میزان مالیات حقوق بگیران را خواهید دید.
محسن باقری، نایب رئیس کانون هماهنگی شوراهای اسلامی کار استان تهران گفت: با تورم بیش از 27 درصدی و آمار قابل استناد، سبد معیشت حداقلی در کمترین حالت و با در نظر گرفتن حداقلیترین معیارها باید 23 میلیون تومان مدنظر قرار گیرد.
سازمان برنامه و بودجه اعلام کرد با افزایش ضریب افزایش حقوق برای تمامی کارکنان دولت از ۱۸ درصد به ۲۰ درصد، مشروط به تأمین منابع پایدار موافقت نموده است.
رئیس کمیته حقوق و دستمزد کمیسیون تلفیق بودجه ۱۴۰۳، گفت: متوسط افزایش حقوق کارمندان به ۲۰ درصد افزایش یافت و حداقل کف حقوق کارمندان در سال آینده ۱۰ میلیون تصویب شد.