به گزارش گروه اجتماعی الگونیوز؛ سهیل کثیرینژاد کارشناس مسائل فلسطین با اشاره به تحولات و اثرگذاری طوفان الاقصی اظهار داشت: ما در قرن ۱۹، امپراطوری عثمانی را داشتیم که در فلسطین حاکم بود و به دلیل جنگ جهانی اول این سلطه از روی مناطقی در خاورمیانه و کشورهای اطراف از بین رفت. دو قدرت آن زمان یعنی فرانسه و بریتانیا این سرزمین را بین خود تقسیم کردند. برای اولین بار فلسطین را ذیل بریتانیا درآوردند. بریتانیا با همکاری کامل به سمت این موضوع حرکت و دولت یهودی را تاسیس میکند. در سال ۱۹۴۸ درگیریهایی بین کشورهای عربی از جمله مصر، سوریه، اردن، لبنان و با همکاری کشورهای دیگر یعنی عراق و عربستان علیه اسرائیلیها شکل گرفت.
سال ۱۹۴۸ مالکیت مناطق مختلف در سرزمین فلسطین، در اختیار فلسطینیها (عربها) بود
وی ادامه داد: در سال ۱۹۴۸ قطعنامهای بود که سازمان ملل برای حل مشکل یهودیها و دست پیدا کردن فلسطینیها به کشوری مستقل، گفتند که همه خاک فلسطین به دو قسمت کشور فلسطینی و یهودی تقسیم شود. جدای از این که از نظر مساحت تقسیمبندی عادلانهای نیست منجر به رد شدن این طرح شد. به دلیل این مخالفتها، نیروهای کشورهای عربی در جنگی با اسرائیل در سال ۱۹۴۸ به دلیل حمایت از کشور فلسطینیها وارد این سرزمین شدند. در آستانه تشکیل رژیم صهیونیستی یعنی سال ۱۹۴۸ مالکیت مناطق مختلف در سرزمین فلسطین، در اختیار فلسطینیها (عربها) بود. یک شبههای مطرح میشود که یهودیهای صهیونیسم در اینجا زمین خریدند و اختیار آن را از دست داده و اختیار آن بر عهده یهودیهاست و سرزمین یهود را تشکیل دادند. در شهرهایی که بعدا این مناطق کرانه باختری شد یا در قسمتهای شمالی یا در تلاویو که تمرکز یهودیها بیشتر بود و عملا بخشی که متعلق به عربها بوده تا آستانه سال ۱۹۴۸ بیشتر است.
اشغالگریهای رژیم صهیونیستی در یک نگاه!
او افزود: در جنگ جهانی دوم بین عرب و اسرائیل (سال ۱۹۴۸) عربها از دو جبهه به اسرائیلیها حمله میکنند. یکی از سمت اردن که عراق و اردن حمله میکند و وارد میشوند و از طرف دیگر مصر حمله کرده و وارد شده و لبنان و سوریه هم درگیر میشوند. ولی بخش سرزمینی خاصی را نمیتوانند بگیرند. مناطقی که وارد سوریه میشود، نامش کرانه باختری شده و مناطقی که مصریها وارد میشوند، نوار غزه نام میگیرد که مصریها هم از این طریق یک شکل عملی پیدا میکنند.
کارشناس مسائل فلسطین تاکید کرد: جنگ سال ۱۹۶۷ با توجه به زیادهخواهی که اسرائیلیها داشتند محدود به این سرزمین نمیشود. در جنگ دوم مناطق وسیعی از مصر از جمله صحرای سینا را تسخیر کرده که جدا شدن این بخش از مصر تقریبا یک سوم خاک مصر را کم میکند. از طرف دیگر به اردنیها حمله و کرانه باختری را اشغال میکنند. درقسمت دیگر با سوریه درگیر شده و منطقهای تحت عنوان بلندیهای جولان نتیجه اوردگاه این دو جبهه میشود. اشغالگریهای رژیم صهیونیستی در کل سرزمین کامل و وارد بخشهای زیادی از سه کشور همسایه نیز میشوند. این اتفاق تا سال ۱۹۷۳ ادامه داشته که دوباره عربها و سایر کشورهای عربی نمیتوانند از اسرائیلیها آن را پس بگیرند. بخشی که سازمان ملل به صورت ناعادلانه به یهودیها داده بود، دولت اسرائیل فراتر رفت و آن را اشغال کرد. در شمال به فلسطینیها هیچ سرزمینی جز کرانه باختری و نوار غزه تعلق نگرفت. در جنگهای بعدی هم صحرای سینا را به مصریها واگذار کردند.
حضور اسرائیلیها در نوار غزه
کثیرینژاد با بیان وضعیت کنونی سرزمین فلسطین گفت: ما عملا چهار بخش داریم. یک بخش نوار غزه که تمام درگیریها از اینجا به سمت سایر بخشهاست. بخشهای دیگر که اصطلاحا به آن سرزمینهای ۱۹۴۸ میگویند. یعنی در این سال اسرائیلیها اینجا را اشغال کردند. در نوار غزه تا سال ۲۰۰۴ شرایط کنونی را نداشتیم یعنی اسرائیلیها حتی در این نوار هم حضور داشتند. شهرکهایی که در آنجا ساکن بودند و در کنار شهرها و روستاهای فلسطینی زندگی میکردند. در نهایت سال ۲۰۰۴ تصمیم گرفتند این شهرکها را تخلیه و از نوار غزه عقبنشینی کنند. از این مقطع عملا دور تا دور نوار غزه مرز و حصارهای بسیار مستحکم و سنگین شکل میگیرد. تقریبا غزه تبدیل به یک زندان پرجمعیت میشود. در این شرایط دشوار نیروهای مقاومت سعی میکنند دست برتر نظامی را داشته باشند.
بر خلاف قواعد بینالمللی اسرائیلیها در کرانه باختری هم عملیات نظامی انجام میدهند
کارشناس مسائل فلسطین عنوان کرد: در کرانه باختری تشکیلات خودگردان کل این منطقه را در اختیار ندارد. منطقهای که در اختیار کرانه باختری است، در اطراف آن تشکیلات خودگردان وظیفه کنترل مسائل غیرنظامی را دارد اما همه مسائل نظامی بر عهده اسرائیلیهاست. ما محاصرههای کوچک را هم در کرانه باختری داریم. منطقه بعدی هم بحث نظامی و غیرنظامی آن در اختیار اسرائیلیهاست. نزدیک به ۶۰ درصد کل کرانه باختری در اختیار اسرائیلیها و ۲۰ درصد نیمه هم به صورت محصور در اختیار اسرائیلیها بوده و تنها ۲۰ درصد کمتر در اختیار فلسطینیهاست که کاملا در حصار است. برخلاف قواعد بینالمللی اسرائیلیها در این منطقه هم عملیات نظامی انجام میدهند.
نیروهای مقاومت در اوفاکیم با استفاده از وانت جمع زیادی را در این منطقه اسیر کردند
او با اشاره به عملیات اخیر بیان کرد: نزدیکترین شهر اشکلون و اشدود است که به دلیل بحث زیرساختشان از جمله شهرهای ساحلی و مهمی هستند. نیروهای مقاومت از چند جهت ورود زمینی پیدا کردند. البته از زیرزمین و از طریق تونل هم آمدند و از هوا هم با چتربالها وارد شدند. این منطقه پر از کیبوتص است. چند شهر مهم از جمله نتیوت، اوفاکیم و سدروت دارد که در تمام این شهرها درگیری به صورت زمینی اتفاق افتاده یعنی نیروهای مقاومت خودشان را به راحتی به اینجا رساندند. حداقل عمق آن میشود تا شهر اوفاکیم که تلافات بسیار زیادی هم دادند. حجم بسیار زیادی اسیر هم در این منطقه گرفته شد. یک جشن طبیعت در حال برگزاری بود که وسط این جشن غافلگیر شدند و نیروهای مقاومت با استفاده از وانت آنها را محاصره و جمع زیادی از آنها در این نقطه اسیر شدند.
شایعه فروش زمینهای فلسطینی به صهیونیستها
در ادامه برنامه مسعود اسدالهی
کارشناس ارشد حوزه غرب آسیا و عضو هیات علمی دانشگاه در ابتدا ضمن اشاره به شایعات فروش زمین اظهار کرد: این موضوع یک شایعه و تهمتی است که صهیونیسمها خودشان این را پخش کردند و در ایران هم متاسفانه یک عده آن را ترویج میدهند که فلسطینیها خودشان زمینهایشان را فروختند و چرا ادعا میکنند که این سرزمین برای آنان است؟ علاوه بر بحثهای آماری که درصد بسیار محدودی فروخته شده، اما یک اصل کلیتری وجود دارد که در هیچ جای دنیا و در حقوق بینالملل، قانونی را نداریم که اگر کسی زمینی دارد تابعیتش صلب شده و باید کشور را ترک کند. در ایران هم اگر فردی خرید و فروش انجام میدهد دولت به کسی که زمین خود را فروخته، نمیگوید که به افغانستان رفته و در اردوگاه زندگی کند. این اتهام پایه درستی نداشته به غیر از اینکه حجم بسیار کمی داشته است. در حقیقت کسی که این زمینها را خریده یک ایرانی بوده یا همان سید ضیاءالدین طباطبایی معروف که در کودتای ۲۹ اسفند یار رضاخان بود و پس از مدت کوتاهی نخستوزیر شد بعد با رضاخان اختلاف نظر پیدا کرد. انگلیسیها او را به فلسطین بردند و بعد از سقوط رضاخان بازگشت. در این مدت که در آنجا بود و به دلیل سید بودنش، زمینها را خریده و به یهودیها میفروخت. حتی آنهایی هم زمینهایشان را به فروش رساندند به یک مسلمان دادند و اصلا دلشان نمیخواست به یهودیها بفروشند.
تعبیر رساتر مقام معظم رهبری از طوفان الاقصی
او با اشاره به سخنان امروز رهبر معظم انقلاب گفت: مقام معظم رهبری امروز تعبیری را به کار بردند که به نظر من از نامی که خود فلسطینیها گذاشتند رساتر است. آنها “طوفان الاقصی” را انتخاب کردند اما رهبر انقلاب فرمودند که این اقدام یک زلزله بوده یعنی در زمان وقوع زلزله پایههای اساسی یک ساختمان را به اهتزاز درآورده تا آن فروبریزد. در حال حاضر اتفاقی که رخ داده مشابه این است. پایه اساسی رژیم صهیونیستی هم ارتش آن است. در یک مقاله معروفی میگوید که همه دولتها ارتش دارد اما اسرائیل ارتشی است که دولت دارد. تمام ترکیب این رژیم تمام روابطش بر اساس ارتش بوده چرا که خدمت در آن یک امر مقدس محسوب میشود. حتی ترقی در پستهای اداری و سیاسی منوط به این بود که فرد در ارتش خدمت کرده و در عملیاتهای خطرناک و در جنگهای معروف حضور داشته باشد.
این اقدام، ارتش این رژیم را کاملا متزلزل کرد
وی افزود: در این رژیم اگر کسی بخواهد نخستوزیر شود حتما باید در ارتش و در جنگهای بزرگ حضور داشته باشد. در حال حاضر با بروز این اتفاق، ارتش این رژیم کاملا متزلزل شده است چرا که خدمت در آن وجود ندارد و بسیاری از آن فرار میکنند. حتی طلبههای دینی هم از چند سال گذشته درخواست معافیت از خدمت در ارتش را دارند که یکی از بحثهای جنجالی در حکومت نتانیاهو است.
در این غافلگیری بسیاری از مسئولین با لباس خواب از خانههای خود بیرون کشیده شدند
کارشناس ارشد حوزه غرب آسیا در خصوص مهمترین ویژگیهای این عملیات تصریح کرد: اولین نکته اصل غافلگیری بود. اسرائیلیها نباید وارد جنگی بشوند مگر اینکه دشمن را غافلگیر کنند. یعنی دشمن نباید هیچ احتمالی دهد که قرار است حمله شود. در اینجا برای اولین بار شاهد یک عافلگیری محض و کامل بودیم که توجه تمام جهانیان را به خود جلب کرد که چگونه یک گروه کوچکی مثل حماس در مقایسه با حجم ارتش اسرائیل موفق شد در یک منطقه کوچک و محصور مثل نوار غزه چنین عملیاتی را طراحی و مقدمات آن را آماده و حملهای را انجام دهد که همه مسئولین این رژیم را غافلگیر کند. در اسارتی که اتفاق افتاد بسیاری از مسئولین با لباس خواب از خانههای خود بیرون کشیده شدند. این بحث اولین موردی است که اسطوره ارتش فروریخته و از آن طرف چقدر توانمند شدند.
از دید صهیونیستها، غیر یهودیان حیوانهای انسان نما هستند که کشتن آنان گناه نیست
او از شخصیت زنان ارتش اسرائیل در مقایسه با چهرهای از زنان فلسطینیان اینگونه گفت: این موضوع فراتر از یک بحث سیاسی است. این دیدگاه ایدئولوژیک دینی از دید صهیونیستها است. از دید آنان غیر یهودیان حیوانهای انسان نما هستند که کشتن آنان گناه محسوب نمیشود. مثلا یک گوسفندی را ذبح کنید یا یک گربهای را با ماشین زیر بگیرید اینها گناه نیست. حتی وزیر دفاعشان زمانی که عملیات آغاز شد گفت اینها را بکشید که حیوانات انسان نما هستند. کلا در رژیم صهیونیستی چه زن و چه مرد همگی نظامی محسوب میشوند. تا سن ۶۵ سالگی هم در سن احتیاط هستند. به عنوان مثال در کشور ایران هم سن احتیاط داریم اما احتیاط اینان متفاوت است. آنان در سال چندین مرتبه به همان یگانهایی که خدمت کرده، احضار میشوند و همواره نظامی هستند.
هم اکنون در حال نزدیک شدن به “وحدت میدانهای نبرد” هستیم
دکتر اسداللهی در پاسخ به سوال مجری که میگوید ما در حماس ابتکار عملی داریم آیا در کرانه باختری هم این ابتکار وجود دارد، گفت: شرایط در کرانه باختری بسیار متفاوتتر از غزه است چرا که غزه در سال ۲۰۰۵ آزاد شد. در حال حاضر شهرکی در آن وجود ندارد ولی در کرانه باختری تعداد بسیار زیادی شهرک وجود داشته و وسیع بوده و فاصله شهرها بسیار زیاد است در حالی که در غزه این موضوع برعکس است. فراخوان دادن به معنای تکرار عملی است که در غزه انجام میشود و آن کسی که میتواند انجام دهد که ما در یک سال اخیر دیدیم که عملیاتهای بسیاری در کرانه باختری انجام شد که هر فردی با سلاح سرد، گرم و یا حتی با خودرو و با هر وسیلهای که میتوانست، به صهیونیستها حمله میکرد. الان بحثی هست به نام وحدت میدانهای نبرد یا عملیاتی و ما به این مرحله خیلی نزدیک شدیم. قبلا این میدانها از هم جدا بود. برای مثال اگر حزبالله در جنگ ۳۳ روزه میجنگید، از حماس در غزه درخواست این را نداشت که شما از جنوب بجنگید و به ما کمک کنید و یا وقتی که غزه در جنگ ۲۲ یا ۵۱ روزه زیر بمباران بود از حزبالله تقاضا نمیکرد که شما هم از شمال بجنگید. ولی در حال حاضر ما به این مرحله میرسیم و یک گام بزرگی برداشته شده و اینان به هم نزدیک شدند. یعنی چند میدان هست یکی غزه، کرانه باختری، حزبالله در مرز لبنان و فلسطین اشغالی و یکی منطقه جولان که در مرز سوریه و فلسطین است، همگی اینان مخاطب این ندا هستند. حتی اسرائیلیها میگویند که بارها شده پهبادهایی از عراق به سمت فلسطین اشغالی آمده و انصارالله در یمن یک خطر بزرگ و نشاندهنده یک قدرت پهبادی بزرگ شدند و تا جنوب فلسطین اشغالی توان آمدن دارد. حتی ملت یمن اعلام کرده که ما آمادگی داریم. این پیوند در حال شکلگیری است که همه محورهای مقاومت به صورت همزمان وارد عمل شوند و این آرزو را محقق کنند که این رژیم از بین برود.
اعتقاد رژیم صهیونیستی از نقش ایران در این عملیات!
او از تحولات رژیم پیرامون این ماجرا گفت: هم اکنون اسرائیلیها میخواستند از این فرصت سوء استفاده کنند. حتی از روز اول هم خود رژیم و هم وزیر دفاع آن اعلام کرد که ایران پشت این عملیات است. ایران آن را طراحی کرده و دستور داده است. میگوید اصلا این عملیات به این قدرت و باشکوهی کار این گروه نیست. این صحبتها هدف دومی هم دارد که آمریکا را با ایران درگیر کند. در یک سال اخیر دولتی که تشکیل داده بود اصلا شعار نتانیاهو همین بود که ایران ایران. آمریکاییها اصلا و غرییها در شرایطی نیستند که جنگی در ایران راه بندازند. به هیچ عنوان چنین برنامهای در دولت بایدن نیست. اولا بخاطر جنگ اوکراین و کمبود نفت و قیمت بالای آن هر نوع جنگی در خلیج فارس قیمت نفت را بین ۲۰۰ تا ۳۰۰ دلار میکند و این به معنی پایان اقتصاد دنیاست. در چنین شرایطی خود آمریکاییها و انگلیسیها میگویند که هیچ شواهدی وجود ندارد که ایران همچین کاری را کرده باشد.
ما در شرایط جدیدی هستیم که نتانیاهو در تمام طرحهایش در موضع ایران شکست خورده است.
تماس وزیر امور خارجه انگلیس با امیر قطر برای پایان آتش بس
او در پایان خاطرنشان کرد: یک خبری در تحولات است که وزیر امور خارجه انگلیس با امیر قطر تماس گرفته و از او درخواست وساطت برای آتش بس را دارد. این درخواست مشخص است که مربوط به اسرائیلیهاست. تحریم رژیم صهیونیستی همیشه بوده ولی از طرف دولتها اجرا نمیشود. اما یک گزینه چهارمی هم هست که متاسفانه محقق شده و امارات و بحرین این عملیات را محدود کردند. گزینههایی وجود دارد ولی مداخله مستقیم جنگ وجود ندارد. حماس به اهدافش رسید و میخواهد این نتایج را تثبیت کند یعنی معادله آفند نه پدافند. ولی از این پس و در مراحل بعدی توسعه پیدا خواهد کرد و به تصرف سرزمینی هم خواهد رسید.
انتهای پیام/
دیدگاهتان را بنویسید