به گزارش خبرنگار فرهنگ و هنر الگونیوز؛ سیونهمین قسمت از برنامه «نقد سینما» به تازگی با نقد سریالهای ایرانی روی آنتن شبکه چهار سیما رفت و در «میز نقد سینمای جهان» این آرش خوشخو و محمدرضا مقدسیان از منتقدان سینما از مستند نگهباناندروازه و تصویر صهیونیسم در رسانههای جهانی گفتند.
محمدرضا مقدسیان در ابتدا مطرح کرد: برای تماشا کردن و دسترسی به این اثر مشکل جدی داشتم. در حقیقت مستندی که رازهایی را برملا میکند و کسانی که سالهای سال مسئول شناسایی مبارزان فلسطینی و برقراری امنیت برای رژیم صهیونیستی بودند، در این اثر ادعا میکنند ما بعد از این همه سال شکست خوردیم، مشخص است که نباید راحت در دسترس قرار بگیرد.
رژیمی که بویی از مظلومیت نبرده را مظلوم جلوه میدهند
وی ادامه داد: فضای این روزهای رسانههای جهانی واقعا دردآور است. رسانههای قدرتمند این روزاها نه تنها زاویه نگاهشان متفاوت است بلکه واقعیت را تغییر میدهند. ساختار و رژیمی که از اساس بویی از مظلومیت نبرده را مظلوم جلوه میدهد. در انتهای این مستند مباحثی عنوان میشود که آن را تماشایی و مطرح میکند؛ جایی که مجموعهای از مدیران ارشد این رژیم میگویند ممکن است ما بتوانیم حمله بکنیم و غزه و شهرهای مختلف را اشغال بکنیم و به لحاظ ظاهری شاید پیروز شویم اما عملا شکست خوردهایم.
این منتقد یادآور شد: در همین مستند اشاره شده است که اگر ما مجبور شدیم تندرو شویم به خاطر متعصبان مذهبی است که نمیخواهند این گره باز شود. این انتقاد داخلی نسبت به رژیم اشغالگر قدس که در فیلم مطرح میشود، بسیار شبیه به سخنان بزرگان کشور ما است درباره اینکه این رژیم نمیتواند ماندگار باشد.
آرش خوشخو در ادامه بیان کرد: من از این رویکرد رسانههای غرب شوکه شدم. من بیش از سی سال کار روزنامهنگاری و مطبوعات انجام میدهم؛ اما هرگز تصور نمیکردم که اتاق فکری وجود داشته باشد و بیشتر آن را رویکرد میدانستم. اما در ماجرای غزه برای اولین بار شک کردم که برخی جوری قضیه را انکار میکنند که عجیب است. این خودش به تنهایی اهمیت غزه را در اروپا و آمریکا نشان میدهد.
این منتقد ادامه داد: این فیلم میتواند رویکرد دوگانه داشته باشد؛ اینکه سازمان امنیت ملی رژیم صهیونیستی قوی و ترسناک است یا شاید فیلمساز مساله وجدان برایش مهم بوده است. فیلم با همه پستی و بلندیهایش اثری به درد بخور و مفید است؛ اگرچه کامل و دقیق نیست و با تکنیکهای معمول ساخته شده است.
انگار کودکان صهیونیست کودکترند
مقدسیان تاکید کرد: هنگام جنگ اوکراین و روسیه خبرنگاری عنوان کرد که اینجا جایی نیست که جنگ رخ دهد؛ گویی که در آنجا انسانها انسانترند و حق حقتر. این روزها با دنبال کردن اخبار به این نتیجه میرسیم که حتی معنای اعداد عوض شدهاند. بازیهای رسانهای به نحوی آمار و ارقام را اعلام میکنند که انگار کودکان صهیونیست کودکترند و نسبت به این حجم کشتار کودکان مظلوم غزه بیتفاوت رد میشوند.
این منتقد خاطرنشان کرد: نگاه جالبی در این مستند وجود دارد. اینکه در پایان میگوید ما هرچه بیشتر خشونت نشان دهیم به این نتیجه رسیدیم که احتمال به خطر افتادن وضعیت ثبات خودمان بیشتر میشود. این فیلم میگوید فرماندهان قربانیان ساختار بودند و اینکه بعد از بازنشستگی ناخودآگاه به نیروهای چپ و منتقد سیستم تبدیل میشدند.
پرتره مهربانی و سنگدلی، چهرهای که از اسرائیل ساختند
خوشخو تاکید کرد: در تمام این سالها قرائتی در هالیوود پرطرفدار بوده که موساد یک گروه ترسناک و بیرحم و بینقض است. در کنار این رویکرد همزمان رهبران این رژیم را معنوی نشان میدهد. در واقع پرتره مهربانی و سنگدلی چهرهای شد که از اسرائیل ساختند. ۷۰ تا ۸۰ درصد سینماگران هالیوود، یهودی هستند و اگر طرفدار رژیم صهیونیستی هم نباشد این ایده که یهودی هستند، در تفکر آنها وجود دارد و نباید توقع داشته باشیم که فیلمی منصفانه درباره فلسطین بسازند.
امیر مافی عنوان کرد: رژیم صهیونیست میداند که رفتنی و در مسیر فروپاشی است. شرایط داخلی رژیم صهونیست در یک سال اخیر، تظاهرات متعدد علیه کابینه رژیم و عملیات ناگهانی و پیچیده حماس، بازی را تغییر داد. آنها در روایت این بازی دچار خدشه هستند. فارغ از سرانجام ظاهری و باطنی این جنگ، آمریکاییها به سرعت شروع به فیلم ساختن میکنند. حتی شاید الان هم مشغول فیلمسازی در اینباره باشند. فیلمی هم که میسازند حتما از زاویه مظلومیت صهیونیستهاست و جنایات آنها را مخفی میکنند.
مقدسیان در پایان این میز گفت: این قطعا وظیفه ماست که درباره اینگونه موضوعات فیلم بسازیم. آنها به راحتی توانستند حمله به بیمارستان را در همان روز انکار کنند و تکلیف مشخص است.
میز نقد سینمای ایران
بخش دیگری از برنامه به «میز نقد سینمای ایران» اختصاص داشت که افشین صادقی کارگردان و افشین علیار منتقد از فیلم سینمایی «زنبور کارگر» گفتند.
افشین صادقی در ابتدا بیان کرد: این اثر سال ۹۸ ساخته شد اما به واسطه کرونا و سپس تغییر دولت و ماجراهای سیاسی فیلم به نمایش نرسید. زمانی که فیلم به اکران رسید، شرایط نمایش آن خوب بود اما اصل قضیه این است که مردم فیلمهای کمدی را بیشتر ترجیح میدهند. شاید اگر در سال ۹۸ اکران میشد اوضاع فیلم بهتر از حال حاضر بود.
افشین علیار مطرح کرد: در این برهه که کمتر به درام جنایی پرداخته میشود، اکران فیلمهایی مانند زنبور کارگر واقعا لذتبخش است. موضوع فیلم درباره قصاص است و از طبقه کارگر میگوید. اینکه چرا اینگونه از فیلمها مخاطب و به طبع فروش آنها کم است، نیازمند آسیبشناسیست. آثاری که درباره آسیبهای اجتماعی ساخته میشوند، با یک مشکل بزرگ مواجهند اینکه فقط طرح موضوع میکنند. سینما در این ژانر نیازمند این است که آسیبشناسی کند. در واقع میتوان گفت این آثار بیشتر ژورنالیستی است تا سینمایی. در این مدل ژانر آسیبشناسی وظیفه سینماست.
در ادامه صادقی مطرح کرد: نمیتوان برای آسیبشناسی سینما قانون کلی گذاشت. حرف اصلی من در «زنبور کارگر» این است که نمیتوان از قصاص خدا غافل شد. تمام افراد فیلم قصاص شدند. نکته دیگر اینکه باید بخشید و من قصد داشتم این ۲ نکته را به مردم یادآوری کنم.
علیار یادآور شد: این اثر از سیاهنمایی که در سینمای ایران برای این ژانر وجود دارد، دوری کرده است اما من با یک آشفتگی در متن و سپس کارگردانی مواجه شدم که در بخشهایی حتی نمیتوان آن را پذیرفت. قبل از ساخت فیلم، باید بدانیم آیا فیلمنامه پتانسیل آن را دارد که دو قصه را به موازات جلو ببرد یا سبب سرگردانی مخاطب میشود. لازم میدانم بگویم که فیلمبرداری کار در برخی مقاطع به شدت خوب است.
صادقی در پایان خاطرنشان کرد: بله. فیلم در جاهایی پرش دارد و الان که به اثر نگاه میکنم، متوجه میشوم که قصه زیاد داشتیم و در این موضوع مقصر ما هستیم. نگاه من روایتی پست مدرن بود، اینکه فیلم خطی نباشد و دایرهای با چهار قصه حرکت کند. نسخه اولی فیلم ۱۲۰ دقیقه اما آنچه اکران شد نزدیک به ۹۰ دقیقه بود. که ۱۰_۱۲ دقیقه توسط خودمان از فیلم درآمد.
جریان مسلط سینما و مسأله فلسطین
در ادامه «نقد سینما»، میز گفتگوی ویژه با موضوع «جریان مسلط سینما و مساله فلسطین» با حضور امیر اهوارکی (منتقد و نویسنده) برپا و درباره استفاده از محققان ادیان در آثار سینمایی و تصویر صهیونیسم در هالیوود صحبت شد.
وی ابتدا عنوان کرد: باید دید که جمهوری اسلامی به عنوان یکی از کشورهای شیعه جهان چه کارهایی برای صهیونیست و معرفی ادیان و پیامبران انجام داده، زیرا توصیف اسلام از ادیان بسیار جالبتر از شیوه تورات است. به عنوان مثال در عهد عتیق (تورات) برای تمام پیامبران گناه جمع کردهاند. حضرت امیر وقتی به حکومت رسید، عدهای از یهودیان که به اسلام روی آورده بودند واعض شهر شدند و احکام تورات را منتشر میکردند. حضرت امیر در اینباره فرمود هرکسی ماجرای تهمت عوریا نسبت به حضرت داوود را مطرح کند؛ من او را حد خواهم زد. دفاعی که حضرت علی از حضرت داوود میکند از نسل خود ایشان بیشتر است. پس این دینی که مسیحیت و یهودیت را قبول دارد و مانند پدری آنها را حمایت میکند، میتواند معرفی درستی از انبیا داشته باشد.
وی ادامه داد: همچنین قرآن اطلاعات جدیدی از زندگی انبیا به ما میدهد که آنها ندارند. سریالهایی که غرب از زندگی انبیا میسازد، ناقص است. چون آنها اطلاعات قرآنی ندارند. در سریالهای ساخته شده ایرانی هم محقق ادیان وجود ندارد؛ زیرا از تورات و انجیل به آن شکل که باید استفاده نمیشود و تنها به سراغ قرآن رفتهاند. حوزه علمی با تورات کاری ندارد و آن را کنار میگذارد چون آن را تحریف شده میداند. اما در کنارش رشتههای دانشگاهی ادیان به واسطه ارتباطاتش با سایر دانشگاههای جهان تورات و انجیل را قبول دارند؛ پس ما در اینجا به تناقض میرسیم. این صفر و صد بودن غلط است. راهکار میانهروی است. مسیر حق این است که بعد از متبحر شدن در قرآن و احادیث اسلامی، از تورات و انجیل با عرضه به قرآن استفاده کرد.
اهوارکی بیان کرد: سریال «ابراهیمخلیلالله» که سال ۸۳ ساخته شد، محقق ادیان نداشت. فیلم «ملک سلیمان» هم محقق ادیان ندارد و پُرخطاترین اثر سینمایی ساخته شده است. چرا که بیش از ۹۰ درصد فیلم تخیل و وجود خارجی نداشته است نقد مفصل من نسبت به این فیلم در زمان اکران به نام «ملک کدام سلیمان» منتشر شد.
وی در بخش دیگری از صحبتهای خود با اشاره به اینکه هالیوود راه صهیونیست را تبلیغ میکند، گفت: خود صهیونیست میداند که نباید به فلسطین برگردد زیرا خداوند در تورات میفرماید: شما باید در جهان پراکنده باشید و حتی تاکید شده شما باید ذلیل باشید. مسیحیت به ویژه پروتستانها با صهیونیست مشکلی ندارد. حتی شاید با یهودیت اختلاف عقیده داشته باشند اما حضور صهیونیست در فلسطین را میپذیرند. مسیحیان صهیونیست میدانند اسرائیل بر حق نیست اما به آنها حق جنگ و کشتار میدهند تا منجی آنها که مسیح است، ظهور کند.
اهوارکی در پایان خاطرنشان کرد: فیلمهای سادهای مانند «داستان سرراست» فیلم نمادینی است که صهیونیست را تبلیغ میکند. حتی انیمیشن «مرغدانی» و «جوجه اردک زشت» یک قصه صهیونیستی دارد. از طریق نشانهشناسی میتوان دریافت که در بسیاری از آثار و انیمیشنهای هالیوود در تبلیغ صهیونیست ساخته میشود. ناگفته نماند هر یهودی که در هالیوود کار میکند باید دین خود را به صهیونست بپردازد. البته بعد از ماجرای این روزها، هالیوود ناچار است به سمت تطهیر همه جانبه این رژیم میرود.
انتهای پیام/
دیدگاهتان را بنویسید