پنجشنبه / ۱۵ آذر / ۱۴۰۳
×
بهترین کار این بود که به بیتا فرهی نگوییم که خسرو می‌خواهد بزندش، چون ناخودآگاه گارد می‌گرفت و این روی بازی‌اش اثر می‌گذاشت.
خاطره مهرجویی از بازی بیتا فرهی و خسرو شکیبایی

به گزارش گروه فرهنگ و هنر الگونیوز؛ بهترین کار این بود که به بیتا فرهی نگوییم که خسرو می‌خواهد بزندش، چون ناخودآگاه گارد می‌گرفت و این روی بازی‌اش اثر می‌گذاشت.

این را به خسرو گفتم و توضیح دادم که یک سیلی بیشتر نیست دیگر، حالا بعداً خودمان یک‌جوری توجیهش می‌کنیم!

این پلان را در یک برداشت گرفتیم و بعدش دیدم خسرو رفته یک گوشه و دارد زارزار گریه می‌کند، از بس‌ که وجدانش ناراحت شده بود و بیتا هم همین‌قدر شوکه بود. ولی پلان خیلی خوب از آب درآمد! البته من ته دلم بابت این حقه‌بازی شرمگین بودم، ولی چاره‌ای نبود.

جبر هنر خِرم را گرفته بود!

اگر بیتا خبر داشت قرار است سیلی بخورد محال بود بتواند این حیرت و جا خوردن را در بازی‌اش به این خوبی اجرا کند!

انتهای پیام/

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *