به گزارش گروه دانستنی ها و سرگرمی خبرگزاری الگونیوز، شاید دربارۀ هیچیک از پادشاهان ایران به اندازۀ ناصرالدینشاه قاجار متعدد و متنوع گفته و نوشته نشده باشد و چون دربارۀ آخرین پادشاه ایران هم به اعتبار انقلاب کتب بسیاری منتشر شده این گزاره میتواند قطعیتر باشد که زندگی هیچیک از پادشاهان ایران به اندازۀ ناصرالدینشاه قابلیت روایتگری با قصههای گونهگون ندارد و یکی از دلایل شمار فراوان همسران (شامل چهار زن عقدی و صیغهایها) است و به تبع آن ۳۷ فرزند.
همین که هنوز دربارۀ او فیلم و سریال ساخته میشود و اخبار و اطلاعات مختلف با موضوعیت او مود توجه افکار عمومی است گواه این مدعاست.
از یکسو آخرین پادشاه کلاسیک است چون تفکیک قوا و قانونگذاری به مفهوم مدرن پس از او صورت پذیرفت و از جانب دیگر نخستین در تقارن با دنیای مدرن؛ چرا که بسیاری از مظاهر دنیای مدرن در دوران او و اغلب به دست شخص او وارد ایران شد.
اینکه هم صادرکنندۀ حکم قتل صدراعظم توسعهگرای خود باشی و هم خود قربانی ترور شوی و شاه شهید لقب بگیری تنها در ناصرالدینشاه قابل جمع است و البته ویژگیهای دیگر و سرآمد همۀ آنها ذوق ادبی و هنری.
با این نگاه جالب است بدانیم یکی از فرزندان او نه تنها انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ را دید که شش سال پس از سقوط سلطنت در ایران هم زندگی کرد و همین هم ناصرالدینشاه را به دوران ما آورده است!
کانال «ممالک محروسۀ ایران» که به صورت تخصصی به بررسی وقایع دورۀ قاجار میپردازد این خبر را منتشر کرده و محقق دورۀ قاجار – دکتر رضا کسروی – که در یادداشت مربوط به سریال «جیران» در عصر ایران به نقدها و انطباقهای تاریخی او اشاره شد نیز بر آن صحه گذاشته است. البته پیش از این دو و با تفصیل دربارۀ ۱۶ دختر ناصرالدین شاه در کتاب «دختران ناصرالدین شاه» به قلم و تحقیق خانم فاطمه قاضیها دیده بودیم اما این دقت که تاریخ درگذشت او شش سال بعد از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ است شاید تازه باشد.
ماجرا اما چیست؟
در بهشت زهرای تهران، قطعۀ ۱۸، ردیف ۱۶ شمارۀ ۲۵ زنی مدفون است که هشتم اردیبهشت ۱۳۶۳ خورشیدی چشم از جهان بسته است.
او در سامانۀ سازمان اینگونه معرفی شده است:
نام: خدیجه
نام خانوادگی: ناصری قاجار (امیر اصلانی)
نام پدر: شاهنشاه شهید
روی سنگ قبر هم چنین:
«آرامگاه شادروان بانو خدیجه ناصری قاجار (امیر اصلانی)، فرزند ناصرالدین تولد ۱۲۶۹، فوت ۱۳۶۳.۲.۸» و با این بیت:
ز مرگت سرد و خاموش است خانه
کجایی ای چراغ آشیانه
(عنوان امیراصلانی در کمانک به خاطر نام همسر خود: غلامحسین امیراصلانی ملقب به احتشامالملک. حاصل این ازدواج شش فرزند بوده است.)
بدین ترتیب مشخص میشود هنگام ترور پدر (ناصرالدینشاه قاجار) شش ساله بوده و چون در سال ۱۳۶۳ درگذشته شش سال بعد از انقلاب هم زندگی کرده است.
کانال ممالک محروسه و کتاب و دیگر منابع تاریخی از او به عنوان «خدیجه خانم عزّالسلطنه» و سی و چهارمین فرزند از ۳۷ فرزند ناصرالدینشاه قاجار نام برده که طبعا در زمان شش پادشاه زیسته است: پدرش ناصرالدین شاه، برادرش مظفرالدین شاه، محمدعلی شاه، احمد شاه و بعد از سلسلۀ قاجار هم رضا شاه و نهایتاً محمدرضا شاه.
یکی از دلایل بیگانگی ایرانیان با تاریخ ولو تاریخ معاصر ذکر تاریخ وقوع حوادث به سه تاریخ متفاوت هجری قمری، هجری شمسی و میلادی است و در دو سال آخر پهلوی دوم تاریخ شاهنشاهی هم اضافه شده بود حال آن که یک تاریخ و مشخصا خورشیدی (در واقع هجری خورشیدی) محاسبه را آسان میکند؛ کمااینکه در این فقره بهسادگی و بدون تبدیل متوجه شدیم چند سال قبل از قتل پدر به دنیا آمده و چند سال بعد از سقوط سلطنت زندگی کرده و خود ۹۴ سال.
اگر امکانات ارتباطاتی مثل امروز بود چه خاطرات که برای گفتن داشت و چهبسا آقای حسن فتحی هم اواخر سریال نقشی برای او در نظر میگرفت؛ چرا که شش سال قبل از ترور پدر به دنیا آمد. هر چند که نام سریال، جیران است و او قبل از تولد خدیجه خانم که بعدها عزالسلطنه شد درگذشت؛ مگر آن که کارگردان بخواهد اندوه شاه پس از مرگ جیران را نیز در سالهای بعد روایت کند؛ خاصه اینکه پس از ترور خود را به قبر او رساند و همانجا چشم از جهان بست و اگر قرار بر اینها باشد کودک ۷-۶ سالهای را میتوان تصور کرد که نام او مثل نام واقعی جیران بوده است: خدیجه.
شش سال قبل از ترور و قتل پدر خود – ناصرالدینشاه – به دنیا آمد، در دوران شش پادشاه زیست، شش فرزند آورد و شش سال بعد از پیروزی انقلاب هم زندگی کرد.
انتهای پیام/
دیدگاهتان را بنویسید