اجمالا می توان گفت که آنتیک در مرز میان کمدی های سینمایی این سالها و اثری طنز با سویه ای اجتماعی طی مسیر می کند.
به زعم این قلم،گروه تولید کننده با دعوت از پژمان جمشیدی ،خواسته اند اصطلاحا تکلیف خود را با گیشه مشخص و سپس به بقیه ماجرا که از قضا مضمونی جسورانه است بپردازند.
به این ترتیب «آنتیک» از جمیع جهات در همان مرز ذکر شده باقی می ماند و دوباره می شود؛ پاره اول مقدماتی است برای معرفی موقعیت و شخصیتها که تا ورود به روستا به طول می انجامد و اغلب موقعیت ها مبتنی بر کلیشه های رایج کمدی های این سالها وهمان چیزهایی است که از پژمان جمشیدی انتظار می رود (در کنار بیژن بنفشه خواه که او هم معمولا نقش مکمل کمدین های محوری را دارد)
و نیمه دوم ، مساله ی (به تصور من )بنیانی فیلم که پرداختن به سوااستفاده از اعتقادات و باور مردمان ساده دل یک روستاست(که می تواند نماینده جامعه به طور کل باشد)
به نظر می رسد تمام تلاش کارگردان در پاره اول فیلم ، مقدمه ای برای ورود به پاره دوم بوده و به همین دلیل فیلم بسیار طولانی شده است و جا دارد که در تدوین نهایی برای اکران عمومی حداقل بیست دقیقه کوتاه شود، بویژه پاره اول.
به طور خلاصه ، «آنتیک» چه به لحاظ فیلمنامه و چه شگردهای ایجاد موقعیت های کمیک، اثری بدیع در گونه ی کمیک محسوب نمی شود و تنها امتیاز فیلم، نوعی روشنگری در عرصه سواستفاده های اعتقادی است که البته پیش تر در کمدی هایی مانند مارمولک ، نمونه هایی موفق تر را شاهد بودیم
در خصوص گروه بازیگران هم اغلب شاهد مدل های تکرار شونده از بازیگران شناخته شده ای چون پژمان جمشیدی، بیژن بنفشه خواه،ستاره پسیانی و…. هستیم که در برخی آثار قبلی کمیک، حتی بهتر ایفای نقش کرده اند.
در نهایت اینکه آنتیک می تواند با کوتاه شدن زمان، در اکران عمومی توفیق نسبی داشته باشد