به گزارش گروه فرهنگ و هنر الگونیوز؛ در کتاب اول از این مجموعه با عنوان «اگر آدمبرفیها آب نشوند…» نویسنده سعی کرده نگاه انفعالی در مواجهه با پدیدههای پیرامونی را به مخاطب منتقل کند و در کتاب دوم با عنوان «احتیاط! خطر حمله موشها و دیگران…» این نگاه مبدل به نگاهی خنثی شده و در کنار آن نویسنده اشارهای نیز به آستانه فهمیدن و حیرت در نگاه مخاطب کودک داشته است.
کتاب سوم از این مجموعه اما دیدگاهی فاعلی و با تأکید بر انجام عملی خاص را برای مخاطب خود در نظر گرفته است و برهمین اساس او را به کار و واکنش و فعالیت وامیدارد.
این داستان تلاشی است برای بیان اندیشهمند نیازهای فکری و مهارتهای اندیشهای برای ساخت ساحت فکری کودکان. روایتی که بر مبنای زندگی یک بادبادک و غرور او در تعریف نسبتش با کودکانی که او را ساختهاند، تصویر میشود.
شجاعی در این کتاب و بر مبنای تجربههای سابق خود در تالیف داستان برای مخاطبان کودک، این بار نیز با دور شدن از عینیتگرایی در روایت و نتیجهگیری، سعی دارد در قالب داستانی که مخاطبش را به شدت به فکر کردن وامیدارد به لایههای عمیقتر معرفتی در او – حتی به صورت ناخودآگاه – سرک بکشد و از او بخواهد که از این بخش از داراییهای زیستی خود بیش از پیش استفاده کند.
این مسئله به ویژه در بخش پایانی کتاب و نتیجهگیری نویسنده از داستانی که روایت کرده است خود را به خوبی نشان داده است. در کنار این موضوع تاکید متن داستانی بر کلیدواژههایی که بنیان فکری داستان را میسازد از این متن داستانی، مجموعهای از عبارتها و ترکیبهای کلیدی را ساخته است که میتوان مدت زمان زیادی روی آنها ایستاد و تمرکز کرد و با دنیای فکری نویسنده همراه شد.
این کتاب اما در کنار متن قابل تامل خود، تجربهای بدیع در تصویرگری را نیز همراه داشته است. این کتاب با تصویرگری مهرداد زائری و کریستینا لائب و با طراحی گرافیک نرگس زیانی، در کنار داستان، تصاویری بدیع را نیز برای مخاطبان خود به ارمغان آورده است. این دو تصویرگر برای ساخت تصاویر این کتاب تمامی فضایی که این داستان در آن رخ میدهد را روی کاغذ طراحی کرده و پس از خارج کردن آنها و نصبشان به روی زمینه و ساخت صحنه در آتلیه، با استفاده از تکنیک نوردهی با نورافکن و ترکیب آن با نور طبیعی خورشید و عکاسی، تصاویر این کتاب را که در نوع خود بسیار بدیع هستند رقم زدهاند.
انتهای پیام/
دیدگاهتان را بنویسید