مدیری در همان اولین سخنش با مخاطبان، صادقانه و صمیمانه میگوید: «این برنامه کپیبرداری از برنامهای خارجی بهنام «تسک مستر» است که پیشتر در کشورهای دیگر آزموده شده و میتوانید نمونههای اصلی آن را هم مشاهده کنید.» او اعتراف میکند که ما هنوز خودمان هم نمیدانیم قرار است چه اتفاقی بیفتد و این مسابقه چه اشکلات و ایراداتی دارد اما به تدریج بهتر خواهد شد. مدیری حتی کنداکتور برنامه را هم از رو میخواند و میگوید اینجا نوشته شده که حالا نوبت فلان کار است. حتی یک جا میگوید: «به سبک مراسم اسکار میخواستیم برای ورود مهمانان فرش قرمز هم پهن کنیم اما اهل این قرتی بازیها نیستیم.» این شیوه ارتباطی با طنازی ذاتی مدیری تنیده شده و یک فضای صمیمی و خودمانی به وجود میآورد که میتواند بر جذابیت و گرمای مسابقه بیفزاید. مثلا او بازیگران مجموعههای خودش را به عنوان گروه اول به برنامه آورده، آنها را به اسم کوچک صدا میزند و با آنها شوخی میکند. شوخیهایی که در برنامههای تلویزیونیاش کمتر سابقه داشته و آن رسمیت تلویزیون را ندارد. مثلا شوخیهای مدیری با رضا نیکخواه که بیشترین جذابیت قسمت اول هم برآمده از همان هاست و البته ظرفیت بالای نیکخواه را هم نشان میدهد. شاید اینطور بتوان گفت که این بار مدیری برای مخاطب خود آشی پخته که به تدریج جا میافتد و در دل مخاطب جا باز میکند. شاید حضور خود او به عنوان مجری و داور برنامه، مهمترین امتیاز و نقطه قوت این برنامه است که میتواند با توانمندی طنازانه خود، مخاطب را با خود همراه کرده و امکان لذت بردن از تماشای آن را فراهم کند. به ویژه اینکه طنز کلامی به دلیل پررنگ بودن گپ و گفتهای بین مجری و شرکت کنندگان، سهم و حجم بالایی در ساختار و ورند برنامه دارد و این به مدیری امکان میدهد تا از تواناییهای فردی خود در پیشبرد برنامه بهره ببرد.